معنی রান্না করা - جستجوی لغت در جدول جو
রান্না করা
پختن، برای پختن، پخته
ادامه...
پُختَن، بَرایِ پُختَن، پُختِه
دیکشنری بنگالی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
কান্না করা
گریه کردن
ادامه...
گِریِه کَردَن
دیکشنری بنگالی به فارسی
ঠান্ডা করা
سرد کردن، برای خنک شدن
ادامه...
سَرد کَردَن، بَرایِ خُنَک شُدَن
دیکشنری بنگالی به فارسی